«زنان ونوسی مردان مریخی» به کارگردانی کاظم راست گفتار با دراختیار داشتن ۲۳ سینما در تهران به فروش ۳۳۰ میلیونی دست یافته است. این فیلم ۱۸۰ میلیون تومان نیز در شهرستانها فروش داشته است و با این حساب فروش این فیلم پس از سه هفته نمایش به حدود ۵۱۰ میلیون تومان رسیده است.
در فیلم سینمایی «زنان ونوسی، مردان مریخی» امین حیایی، بهاره رهنما، شیلا خداداد، امیرحسین رستمی، سحر زکریا و شراره رخام بازی میکنند و داستان درباره مهندس جوانی به نام سعید است که مقدار زیادی پول قرض میگیرد تا همسرش را برای اسکی به فرانسه بفرستد. زمان اسکی همسر مرد یخ میزند و...
«زنان ونوسی مردان مریخی» به کارگردانی کاظم راست گفتار با دراختیار داشتن ۲۳ سینما در تهران به فروش ۳۳۰ میلیونی دست یافته است. این فیلم ۱۸۰ میلیون تومان نیز در شهرستانها فروش داشته است و با این حساب فروش این فیلم پس از سه هفته نمایش به حدود ۵۱۰ میلیون تومان رسیده است.
در فیلم سینمایی «زنان ونوسی، مردان مریخی» امین حیایی، بهاره رهنما، شیلا خداداد، امیرحسین رستمی، سحر زکریا و شراره رخام بازی میکنند و داستان درباره مهندس جوانی به نام سعید است که مقدار زیادی پول قرض میگیرد تا همسرش را برای اسکی به فرانسه بفرستد. زمان اسکی همسر مرد یخ میزند و...
ادامه تصاویر در ادامه مطلب
به گزارش کافه سینما در حالی که این روزها فیلم زندگی با چشمان بسته اکران شده و ترانه علیدوستی بار دیگر در کانون توجه رسانه ها قرار گرفته مجله پردیس خبر نامزدی ترانه علیدوستی با جوانی مقیم لندن با نام علی منصور را منتشر کرد.
حمید علیدوستی و همسرش زوج عاشق و معشوق سفرهای خانوادگی تیم «هما» بودند و «ترانه» دختر یکسالهشان در آغوش دوستان دستبهدست میشد. همه این کودک دوستداشتنی را با آن لبخند شیریناش دوست داشتند.
حمید علیدوستی یک هافبک چپ بود که شاید قبل از ورودش به تیم هما سالی 2،3 گل بیشتر نمیزد. اما با ورد به هما، همای سعادت بر دوشش نشست و آقای گل ایران و آسیا شد. شادی ازدواج و تولد اولین فرزند او، با شادی موفقیتهای پیدرپیاش همراه شد و روزهای خوبی را برای خانواده کوچک علیدوستی رغم زد. بچههای هما مسافرتهای دستهجمعی زیادی میرفتند و قانون نانوشتهای بینشان بود که همه حتما باید با زن و بچه بیایند. در همین سفرها بود که عشق و علاقه این خانواده کوچک نگاه حسرتآمیز دیگران را به خود جلب میکرد. حمید علیدوستی عاشق کتاب، موسیقی، فیلم و سینما و بود و شاید به همین خاطر همسری هنرمند و مجسمهساز را انتخاب کرد. آلمان بودند و حمید در بوندسلیگای 2 بازی میکرد و اقای گل بود که یک نفر به خانواده 3 نفرهشان اضافه شد: «ترانه» صاحب یک برادر شد. «پویان» دوست و همراه او در تمام سالهای بچگی و نوجوانی و جوانی شد، همدل و همراز. «ترانه» عشق به سینما و حضور در برابر دوربین را از راه دوری نیاورده بود. پدر، عاشق سینما بود و اتاقی بزرگ پر از فیلم داشت. خیلی از دوستان نزدیکش میگویند که اگر فوتبالیست نمیشد، قطعا به سینما و کارگردانی روی میآورد. او درباره سینما آدمی صاحب سلیقه و نظر بود. «ترانه» اما با موسیقی شروع کرد. در دوره راهنمایی، دو سال به هنرستان موسیقی رفت و کلارینت و پیانو مینواخت. در دبیرستان، رشته تجربی میخواند، اما دلش با درس و کتاب نبود. همین شد که سر از کلاسهای بازیگری امین تارخ در آورد. همان سال، رسول صدرعاملی او را صاحب استعداد دید و جسارت به خرج داد و روی این چهره ناشناخته سرمایهگذاری کرد. اولین حضور «ترانه» در برابر دوربین، نقش دختری همنام و همسن و سال خودش بود؛ «ترانه پرنیان» محور یکی از بهترین درامهای اجتماعی سینمای ایران، «من ترانه 15 سال دارم» بود. وقتی قدم روی سن تالار وحدت گذاشت تا سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن نقش اول بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر را دریافت کند، باور این غریبه جوان برای اهالی سینما سخت بود. کسی نمیداند این لبخند شیرین او بود که «ترانه» را خیلی زود به چهرهای محبوب تبدیل کرد یا جوایز متعدد جهانیاش، مثل جایزه بهترین بازیگر زن از پنجاه و پنجمین فستیوال فیلم لوکارنو (سوئیس).
ادامه تصاویر در ادامه مطلب